برجام در سال ۲۰۱۵ یک معامله بد بود، اکنون حتی یک معامله بسیار بدتر است

مایکل پریجنت پژوهشگر ارشد در موسسه هادسون

ترجمه فارسی: نیلوفر غلامی

قرار است به زودی همه آنچه برای دولت اوباما-بایدن “خوب” به نظر می رسید، بسیار بد شود. اینجا جایی است که ما هستیم: تحریم تسلیحاتی در توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با رژیم ایران (برنامه جامع اقدام مشترک یا “JCPOA”) در اکتبر سال ۲۰۲۰ به پایان رسید. روس‌ها و چینی‌ها آماده هستند تا سیستم‌های تسلیحاتی تهاجمی را در اختیار رژیم قرار دهند. در این میان، شکارچیان روسیه و چین در حال تهیه قرارداد با قیمت ارزان برای ذخایر نفت و گاز ایران به عنوان وثیقه‌ای برای فروش سلاح‌های تهاجمی هستند که رژیم جمهوری اسلامی مدت‌هاست در آرزوی آن است.

قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد محدودیت‌های موشک‌های بالستیک در سال ۲۰۲۳ منقضی می‌شود. طی دو سال، رژیم ایران قادر خواهد بود برنامه موشکی بالستیک خود را تسریع کرده و فناوری آن را در غیاب محدودیت‌های جامعه جهانی به دست آورد.

مفادی تحت عنوان «غروب برجام» در سال ۲۰۲۴ منقضی می‌شوند و در سال ۲۰۳۰ تماما از بین می‌روند. از سال ۲۰۲۴، رژیم می‌تواند تولید اورانیوم خود را تسریع کند و در همسویی با برجام باقی بماند. ایران در حال حاضر تولید اورانیوم و ذخایر خود را افزایش می‌دهد – در واقع ، به احتمال زیاد در حال حاضر به اندازه کافی بمب دارد.

تمام این فعالیت‌ها نقض برجام است. اما با این حال امضاکنندگان این توافق نامه خواستار مجازات رژیم ایران از طریق “مکانیسم ماشه” نیستند. طرف‌های دیگر برجام، مشابه ایالات متحده توانایی فعال کردن مکانیسم ماشه را دارند اما چنین کاری نمی‌کنند. علاوه بر این، “مکانیسم ماشه” برای اعمال مجدد همه تحریم‌های قبلی علیه ایران در سال ۲۰۲۵ منقضی می‌شود.

اکنون ایالات متحده اهرم فشاری را که هرگز دوباره در آینده به دست نخواهد آورد، در اختیار دارد. کارزار “فشار حداکثری” موثر بوده و همچنان هم تاثیرگذار است. این کارزار اهرم فشار لازم برای آوردن رژیم ایران روی زانوهایش بر سر میز مذاکره را به بایدن داد. جمهوری اسلامی به شدت به یک نجات اقتصادی احتیاج دارد و توافق اخیر با چین نیز کافی نخواهد بود. اگر چیزی هم در میان باشد، سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چینی‌ها در ایران طی ۲۵ سال آینده به معنای یک توافق بسیار بد برای رژیم است.

اگر دولت بایدن بدون پرداختن به سایت‌های هسته‌ای اعلام نشده، بندهای غروب برجام، موشک‌های بالستیک، رفتارهای منطقه ای، تروریسم و رعایت حقوق بشر، به توافق هسته‌ای با ایران بازگردد، آنگاه وارد توافق بدتری حتی از معامله سال ۲۰۱۵ شده است. رژیم ایران باید قبل از هرگونه لطف ایالات متحده امتیازات مشخصی را بدهد. یک کلام. اما رژیم نمی‌تواند این کار را انجام دهد – اگر جمهوری اسلامی در مورد موشک‌های بالستیک، بودجه اختصاص داده شده به شبه نظامیان تحت حمایتش یا حمایت از تروریسم منطقه ای امتیاز دهد، سقوط می‌کند. رژیم جمهوری اسلامی اکنون به شدت ضعیف است.

در حال حاضر تنها درخواست دولت بایدن این است که ایران به سادگی به توافق برجام برگردد. بر این اساس کاخ سفید به رژیم پاداش می‌دهد. رژیم ایران قبلاً در سایت‌های ذکر نشده در برجام تقلب می‌كرد و دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به این سایت‌ها منع و یا با تأخیر مواجه می‌کرد. آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای چندین مورد تخلف را در سایت‌های اعلام نشده گزارش کرده و ایران همچنان در هاله‌ای از ابهام، این تأخیر و ممانعت از بازدید کارشناسان آژانس را بدون مجازات ادامه داده است.

جمهوری اسلامی با نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد آزمایش موشک‌های بالستیک، در حال تأمین بودجه سازمان‌های تروریستی، ارائه کمک‌های حیاتی به شبه نظامیان تحت امرش و نقض حقوق بشر بود. همچنین شبه نظامیان جدیدی را برای استقرار در سوریه ایجاد کرد، پرتاب موشک‌های بالستیک خود را افزایش داد، به حوثی‌ها در یمن کمک‌های مهم و حیاتی کرد، به نیروهای آمریکا در عراق و سوریه حمله کرد، به متحدان آمریکا در منطقه حمله کرد و تنگه هرمز را مختل کرد. همه این اخاذی‌ها در حالی رخ داد که متحدان اروپایی ما عضو برجام بودند.

با این وجود چگونه انتظار داریم رژیم ایران رفتار نرمالی داشته باشد؟ امیدوارم که این روشی برای مهار یک رژیم سرکش نباشد.

ورود مجدد ایالات متحده به برجام فقط به چین و روسیه کمک می‌کند. سخنگوی وزارت امور خارجه «ند پرایس» هفته گذشته اظهار داشت که “روسیه و چین منافع مشترک با برجام دارند و ایالات متحده آنها را شریک می‌داند.” اگر این درست بود، تحریم‌های روسیه و چین کجاست و چگونه این دو کشور خواستار پیروی ایران از برجام شده‌اند؟

روسیه و چین به هزینه ایالات متحده، منطقه و خود مردم ایران از این شرایط سود خواهند برد. عملیات دریایی و نظامی مشترک، پیمان‌های دفاعی و سیستم احتمالی موشکی S-400 در سراسر سوریه، عراق و ایران انجام خواهد شد و رژیم ایران راحت تر می‌تواند متحدان ایالات متحده همچون اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین را تهدید کند.

این رژیم قادر خواهد بود سلاح‌های تهاجمی و سیستم‌های دفاعی خریداری کند تا از سایت‌های هسته ای خود در برابر حملات احتمالی ایالات متحده و اسرائیل محافظت کند. رژیم قادر خواهد بود هزینه‌های گسترش انقلاب خود را با دلار مالیات دهندگان ایالات متحده تأمین کند. سرمایه‌گذاری در ایران به معنای حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

راب مالی، نماینده بایدن در امور ایران، معتقد است كه ایران باید از مزایای اقتصادی وعده داده شده در برجام برخوردار شود. اگر و وقتی بایدن به رژیم ایران اجازه دسترسی به دلار آمریكا و سیستم بانكی آمریكا را بدهد، این رژیم به زودی به یك نیروگاه اقتصادی جنگ تبدیل خواهد شد – قوی‌ترین نیروی نظامی متعارف با پشتیبانی تاكتیكی و استراتژیك موشکی در منطقه. هم چنین در دوره اول ریاست جمهوری بعدی ایالات متحده، رژیم ایران به یک قدرت هسته‌ای مسلح تبدیل خواهد شد که این توانایی دلهره‌آور خود را تحت حمایت و حفاظت برجام به دست آورده است.

اگر بایدن عقب نشینی کند، رژیم ایران به یک نیروگاه اقتصادی، قوی‌ترین ارتش متعارف در خاورمیانه و یک قدرت هسته‌ای با زرادخانه هسته‌ای و موشک بالستیک تبدیل خواهد شد. میزان ضعف برجام دقیقا به همین اندازه است.

این رژیم طی چهار سال آینده به سرعت برای به دست آوردن تمام توان خود تلاش خواهد کرد – برای محافظت از برنامه هسته‌ای غیرقانونی خود سلاح‌های تهاجمی و سیستم‌های دفاعی خریداری خواهد کرد و توانایی‌های موشک بالستیک خود را افزایش خواهد داد و در حالی که راه خود را برای دستیابی به سلاح هسته ای ادامه می دهد، از غرب نیز برای امتیازات بیشتر باج خواهد گرفت.

دولت بایدن در مورد موضوعی بسیار جدی موضع غیر جدی می‌گیرد. زمان استفاده از اهرم فشار ایالات متحده با تهران فرا رسیده است. به یاد داشته باشیم آخوندها بیش از آنچه ما نیاز داریم به معامله نیاز دارند.

مایکل پریجنت افسر اطلاعاتی سابق، متخصص تروریسم رژیم ایران و در حال حاضر یکی از پژوهشگران ارشد موسسه هادسون است.

این یادداشت ترجمه فارسی از مقاله مایکل پریجنت در نشریه نیوزویک است

Leave a comment

Website Built with WordPress.com.

Up ↑